شکار او به قلم حدیث افشارمهر
پارت هفتاد و پنجم
زمان ارسال : ۶۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
وقتی لب هایش روی گردنم نشست فشار دستش به حدی بالا رفت که احساس کردم صدای خورد شدن ساق دستم را شنیدم.
نفسم یک بار رفت و چشمانم سیاه شد وقتی متوجه ی ضعفم شد دستش را برداشت.
-به دستت نگاه کن، ببین وقتی که می بوسمت همچین بلایی سرت میاد! < ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
حنانه
10میزان نفرتم به هانتر قابل اندازه گیری نیست این رمانتیک بازیاشم حس میکنم نقشست